به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای ، درس خارج معظمله از سال 1369 شمسی آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. جهاد، موسیقی، غیبت، قصاص و ... از مباحثی است که تا کنون در درس خارج ایشان تدریس شده است.
محسن اسماعیلی، رئیس دانشکده معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق علیهالسلام در نخستین دوره درس خارج فقه حضرت آیتالله خامنهای حضور داشته است. متن زیر، خاطرات و نکتههایی است که این عضو حقوقدان شورای نگهبان از چند و چون این درسها بیان کرده است:
از ابتدای شروع درس خارج فقه آیتالله خامنهای در سال 1369 -که با سالگرد شهادت امام صادق علیهالسلام مصادف بود- توفیق حضور در این جلسات را داشتهام. آن روزها با توجه به اینکه مدت کوتاهی از رحلت امام خمینی رحمهالله گذشته بود، ایشان علیرغم همه مشغلهها، بدون وقفه این درس را شروع کردند. معمولاً فقها درس خارج فقه خودشان را از «کتابالجهاد» شروع نمیکنند، اما ایشان این درس را از «کتابالجهاد» شروع کردند. این موضوع کاملاً مرتبط با مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی است و بسیاری از مسائل مستحدثه را نیز شامل میشود.
ابتدا دو نکته را در جهت شناخت و معرفی هرچه بهتر چهره علمی و فقهی رهبر انقلاب اشاره کنم:
1. معمولاً شخصیت علمی کسانی که مسئولیتهای سیاسی و اجرایی را میپذیرند، تحت تأثیر شخصیت اجتماعی و سیاسی ایشان قرار میگیرد و سنگینی سایه سیاست و امور اداری بر تمام جوانب زندگی آنان احساس میشود. حتی امام خمینی رحمهالله که سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چند دهه استاد برجسته و شناختهشده حوزهها بودند و در سطوح خارج، مجتهدان و مراجع بسیاری را تربیت کردند، شخصیت علمی و عرفانیشان پس از انقلاب تحت تأثیر مقام سیاسی و اجتماعیشان قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب هم همینطور هستند. یعنی از بُعد علمی و کارهای حوزوی ایشان کمتر سخنی به میان آمده است.
2. دانش رهبر انقلاب منحصر در علوم رسمی حوزه و بهطور خاص فقه و اصول نبوده و نیست. ایشان علاوهبر دروس حوزوی مثل فقه و رجال که شناختهشده است، در دیگر علوم هم اطلاعات بسیار گستردهای دارند. مثلاً در ادبیات و شعر، تاریخ اسلام، تاریخ غرب و تاریخ جهان و نهفقط به صورت «تاریخ نقلی»، بلکه به صورت «تاریخ تحلیلی» کار کردهاند.
* جهاد ابتدایی جایز است
انتخاب موضوعات ایشان در درسهای خارج، نشاندهنده دغدغه عمیقی است که ایشان نبست به شرعی و فقهی بودن کامل اداره امور کشور دارند. مثلاً بحث جهاد از آن بحثهایی نیست که خیلی تفصیل یافته باشد. متأسفانه فقهای شیعه هیچگاه متصدی امور سیاسی-اجتماعی نبودند ولذا طبیعتاً به مواردی مثل جهاد که جنبههای سیاسی-اجتماعی دارد، کمتر توجه شده است.
رهبر انقلاب توجه ویژهای به این موضوع داشتند. مثلاً یکی از مباحث مربوط به ولایت فقیه که در کتابالجهاد هم آن را بحث میکنند، این است که آیا «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت هم ممکن است؟ یعنی آیا جهاد ابتدایی مشروط به حضور امام معصوم علیهالسلام است یا نه؟ اینکه هر فقیه عادلی میتواند این کار را انجام دهد، مخالفینی دارد. حتی امام رحمهالله که به ولایت مطلقه قائل بودند و در «کتابالبیع» و «تحریرالوسیله» تصریح کردهاند که ولیّفقیه از تمام اختیارات حکومتی امام معصوم علیهالسلام برخوردار است (مگر مواردی که استثناء شده باشد و دلیلی بر استثناء آن وجود داشته باشد) در کتاب تحریرالوسیله میفرمایند که یکی از موارد استثناء، جهاد ابتدایی است و در این تأمل وجود دارد که فقیه در زمان غیبت بتواند «جهاد ابتدایی» بکند. از طرفی فقیه برجستهای مثل مرحوم صاحبجواهر با جواز «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت مخالف بوده و یکی از استدلالهای مهم ایشان عدم امکان وقوع این مسئله است. یعنی اصلاً چنین چیزی واقع نخواهد شد که فقیهی در زمان غیبت لشگر یا سلاح و تجهیزاتی داشته باشد و امکان جنگ و فرماندهی برای او پدید بیاید! اما به یاد دارم که رهبر انقلاب در همین درس خارج، این احتمال را رد کردند و با دلایلی اثبات کردند که جهاد ابتدایی در زمان غیبت و توسط فقیه عادل و باکفایت ممکن است و این را نظر أقوی دانستند.
* درسهایی مبتنی بر تحقیقات قبلی
یکی از خصوصیات درس آیتالله خامنهای این است که از قبل، رئوس اصلی درسها را مینویسند و من یادم هست که «کتابالجهاد» را که درس میدادند، نوشتههای خودشان همراهشان بود. بهطور خاص یادم هست که در مباحث جهاد به مناسبتی ایشان بحث از صابئین کردند که آیا صابئین جزء اهل کتاب هستند یا نیستند؟ این از مباحث مشکله فقهی است. ایشان بهطور بسیار مفصلی این بحث را مطرح کردند و این نشان از تسلط بر مبانی فقهی و تاریخی و مطالعات عمیق گذشته ایشان دارد.
نکته دیگر آنکه درسهای ایشان از یک پیوستگی معنیدار منطقی برخوردار است و ترتیب بحثهای ایشان ابتکاری بوده است.
ایشان به کیفیت جهاد که رسیدند (فقها مبحثی دارند راجع به بحث کیفیت جهاد و اینکه چه کارهایی در جهاد جایز است و چه کارهایی حرام) به بحث «إلقاء سمّ» در بلاد مشرکین پرداختند که بحث معروفی هم هست. در همان سال 1369 ایشان نظر خودشان را در بحث سلاحهای هستهای اعلام کردند و القاء سم در بلاد مسلمین و استفاده از سلاحهای مخرب و کشنده شیمیایی و هستهای را به دلایل فقهی دارای اشکال دانستند و همان موقع ادلّه فقها را کاملاً بررسی کردند و به عنوان یک نظر فقهی جدی و نه یک شعار سیاسی و اجتماعی آن را ارائه دادند. ما الان بعد از بیست سال ملاحظه میکنیم که ایشان دوباره بر همان مواضع تأکید دارند و هر وقت بحثی در این باره پیش آمده، ایشان تأکید فرمودهاند که از دیدگاه فقهی و شرعی با مسأله سلاحهای هستهای مشکل داریم. این از جهت ثبات در تصمیمگیریهای ایشان هم مهم است.
بقیه در ادامه مطلب....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج